متن خبر تولید ملی :
الف – شاهرخ صالحی کرهرودی: ایران پس از انقلاب اسلامی توانسته است با بهرهگیری از “کار و سرمایه متخصصان ایرانی” در بسیاری از عرصههای مورد نیاز کشور به خودکفایی رسیده و بتواند با بهرهگیری از “تولید ملی” در راستای حذف وابستگیها گام بردارد اما اینکه فیلمسازان کشور تا چه حد توانستهاند این موفقیتها را در عرصه فیلمسازی به رخ بکشند، محل تامل است.
سینما به عنوان یک رسانه پویا نقش مهمی در انتقال پیامها و موفقیتهای یک ملت دارد و در این میان سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی به دلیل داشتن عقبه اعتقادی و فرهنگی، حالت کارکردی خود به عنوان یک وسیله صرفا سرگرمی و غفلتزا را از دست داده و به یک رسانه کاملا هوشمند تبدیل شده است. علاوه بر این، سینمای ایران در سالهای پس از انقلاب توانسته است، درخششها و افتخارات بسیاری را چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی تجربه کند، که این تجربه، توجه بیشتر به عرصه سینما به عنوان یک رسانه را بیشتر مورد توجه قرار میدهد.
جدا از مباحث سینما، متخصصان داخلی ایران، در سالهای پس از انقلاب اسلامی توانستهاند در بسیاری از عرصههای مورد نیاز نه تنها به خودکفایی رسیده بلکه با رشد تولید ملی، خود را در رقابتی بزرگ با قدرتهای جهانی مطرح کنند. موفقیتهای ایران درعرصههای بزرگی چون صنعت دفاعی، هستهای، پزشکی، بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و حتی صنایع مصرفی کوچکتری نظیر صنعت خودروسازی و لوازم خانگی، نیازمند مطرح شدن و بزرگنمایی در دنیای امروز است. اما اینکه سینما به عنوان رسانهای فراگیر که در سالهای اخیر توانسته است، به بازارهای جهانی راه یابد، تا حد توانسته است، در معرفی تولید ملی و سرمایه و کار ایرانی در عرصه داخلی و خارجی موفق عمل کند، جای بحث زیادی وجود دارد که برخی عوامل آن را اینگونه میتوان برشمرد:
۱٫ توجه به تولید ملی و استفاده از کالای ایرانی به عنوان یک دغدغه اساسی هیچگاه مورد توجه فیلمسازان ملی نبوده است. این دغدغه نه در عرصه سوژههای فیلمسازی و نه در عرصه استفاده از طراحی تولیدات ملی در طراحی صحنهها و پرداختهای داستانی وجود نداشته است.
در بخش استفاده از کالای ایرانی در تولید فیلمها و طراحی صحنهها، رشد مصرفزدگی در جامعه داخلی در سالهای پس از جنگ و ذهنیت تاریخی مردم مبنی بر مرغوبیت کالای خارجی در کنار ضعف کالای ایرانی در برخی حوزهها باعث شده تا اقبال عمومی به استفاده از کالاهای خارجی در سالهای اخیر بسیار فزاینده و رو به رشد باشد. این فرهنگ عرصه فیلمسازی را هم متاثر از خود قرار داده و باعث شده تا در فیلمها و سریالهای ساخته شده نیز استفاده از کالاهای لوکس خارجی بیشتر مورد تاکید قرار بگیرد. در عرصه داستانپردازی و استفاده از موضوع “تولید ملی” به عنوان یک سوژه و پرداخت داستانی نیز، توجهات فیلمسازان بسیار نازل بوده و به واقع میتوان گفت، سهم تولید ملی از فیلمهای سینمایی و تلویزیونی، چیزی در حد صفر بوده است.
۲٫ یکی از عرصههای پرتلاش کشور که شاید همچنان فاصلههای زیادی با فناوریها و پیشرفتهای جهانی داشته باشد، عرصه تولید لوازم خانگی داخلی بوده است. اگرچه در بسیاری موارد کیفیت کالای ایرانی در قیاس با نمونههای مشابه خارجی قابل رقابت نیست اما در حوزههایی نیز این کیفیت فراتر از حد تصور، توانسته است تا به رقیبی برای کالاهای خارجی تبدیل شود.
غفلت تبلیغاتی شرکتهای بزرگ تولیدی داخلی از رسانه بزرگی به نام فیلمسازی، شاید نقش مهمی در عدم توجه به تولیدات داخلی در این عرصه داشته است. تبلیغ نرم و حاشیهای محصولات داخلی در فیلمها نه تنها میتواند در انتقال پیام «ایرانی، کالای ایرانی بخر»، موثر باشد که حتی با تزریق منابع مالی به صنعت فیلمسازی میتواند این بخش از کشور را به یکی از حامیان سینمای ایران تبدیل کند.
۳٫ یکی از مهمترین دغدغههای عدم توجه سینما به موضوع تولید ملی این است که در “فیلم ایرانی” نه تنها “کار ایرانی” هیچگاه مورد تاکید نبوده است که حتی قشر سرمایهگذار هم به عنوان دارنده “سرمایه ایرانی” بیشتر به عنوان شخصیتی منفی و به دور از دغدغه معرفی شده است.
شاید تلفیق توجه به استفاده از عنصر “سرمایه ایرانی” برای حمایت از “کار ایرانی” و تبدیل آن به “تولید ملی” در رسانهای بنام سینما یک ضرورت مغفول در عرصه فیلمسازی کشور باشد که باید هرچه سریعتر برای اصلاح آن گامهای اساسی برداشت. عرصهای که با ضعیف نشاندادن “کارگر” و نمایش بیدردی “سرمایهدار ایرانی” نه تنها در راستای “حمایت از تولید ملی” گام برنداشته است، بلکه با تاثیر فرهنگی خود، پیام منفی خاصی را نیز همواره به مخاطبان خود منتقل کرده است.
۴٫ در حوزه سوژهپردازی با موضوع “تولید ملی”، فیلمسازان برای بیان بهتر یک موضوع از نگاه هنری نیازمند آزادی عمل در بیان نگاه خود از داستانی هستند که میخواهند آنرا روایت کنند اما در کشور ما به دلیل اینکه همواره به موضوع تولید ملی نگاهی کلیشهای بوده است، سینماگر عملا آزادی خاصی برای بیان موضوع ندارد . از سویی تجمع سرمایه و حمایتهای مالی در بخش دولتی و عدم رقبت بخش خصوصی برای حضور در این بخش، سینماگران را ملزم به ارائه کاری سفارشی کرده که ارائه کارهای سفارشی نیز بیشتر در دام تبلیغات افراط گونه افتاده و فیلم را از یک روایت داستانی و باور پذیر خارج میکند. این مشکلات سبب میشود تا سینماگر عطای کار در حوزه تولید ملی را به لقای آن بخشیده و اصلا تمایلی برای کار در این حوزه نشان ندهد.
برای رفع این مشکل ، ضروری است تا دستگاه های دولتی مسئول با فراهم کردن شرایط، آزادی عمل مناسبی را به سینماگر بدهند تا وی بتواند با نگاه هنری خود به موضوع نگاه کرده و داستان را بپردازد نه اینکه با نگاه تبلیغاتی مسئولان بخواهد فیلمی را بسازد که بازخورد خوبی نخواهد داشت.
۵٫ یکی از مهمترین ضعفهای مهم در عدم پرداخت سینماگران به موضوع “تولید ملی” عدم اشراف موضوعی و اطلاعاتی نسبت به موضوع بحث در میان فیلمسازان است. چنانچه بخشهای دولتی و خصوصی با بازکردن درب کارخانجات تولید داخلی، فضا برای آشنایی سینماگران با ظرفیتهای ملی را فراهم کنند، انگیزه برای کار در این حوزه بیشتر در میان قشر هنرمند بیشتر شده و از این طریق پرداخت به موضوع “تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی” به عنوان یک دغدغه در جامعه فیلمسازی مطرح خواهد شد.
در مجموع به نظر میرسد، حوزه فیلم و سریال کشور، از ظرفیت خوبی برای پرداختن به موضوع تولید ملی هم در بعد داستانی و هم در بخش فرهنگسازی برخوردار باشد اما نه فیلمساز بدون حمایت مادی و معنوی میتواند در این عرصه به موفقیت برسد و نه بخشهای دولتی و تولیدی از توان هنری برای ورود به موضوع برخوردارند بنابراین ایجاد تعامل میان تولیدکننده داخلی و فیلمساز در کنار حمایت بخشهای مسئول دولتی میتواند خلاء حمایت از تولید ملی را در سینما پر کند، اینطور نیست؟
دیدگاه خود را ارسال کنید

صفحه اصلی سایت تولید ملی | درباره سایت تولید ملی | ثبت محصولات در سایت تولید ملی | تبلیغات در سایت تولید ملی | جستجوی پیشرفته در تولید ملی